HUSHANG BADIEH NESHIN,POETهوشنگ باديه نشين. شاعر تولد ١٣١۴، رشت ,مرگ ٢۵ اسفند ١٣۵٨، تهران.
b.RASHT 1314/1935
d.25 ESFAND 1358/MARCH 16,1979 TEHRAN
BOOKS:
A DROP OF BLOOD
FACE OF NATURE
BITTER FIRE
b.RASHT 1314/1935
d.25 ESFAND 1358/MARCH 16,1979 TEHRAN
BOOKS:
A DROP OF BLOOD
FACE OF NATURE
BITTER FIRE
هوشنگ باديه نشين، شاعری بود که وزن نيمايی را خوب میشناخت، اما به نوعی وزن حسی، رسيده بود که اين وزن حسی، با وزن حسی احمد شاملو،
تفاوت ماهوی داشت. باديه نشين شعرشناس برجسته ای بود و همين شناخت شعر ايران و جهان، او را کمک کرد که به سبک و سياق شخصی برسد
یك لحظه زيستم \ در زير آسمان بلورين دست او\ باران لطف ها\ سرشار كرد پهنه خشك كوير را\ آن لحظه زيستم \ در لحظه يي كه طعم دگر داشت زندگي \ گلدان هر نفس \ پر بود از ترانه زرين ياس ها\ اين زندگي و قصه تلخ
بود و نبود\ يك لحظه كاش بود.او با غروب رفت آتش تلخ ص ص و
تفاوت ماهوی داشت. باديه نشين شعرشناس برجسته ای بود و همين شناخت شعر ايران و جهان، او را کمک کرد که به سبک و سياق شخصی برسد
▪ یک «مرد ماهیگیر با نجوای بسم الله قایق خود را بسان قایق خورشید روی ناهموار موج آهسته می راند. دست هایش می سراید آیة الکرسی به هر آمد شد پارو و نگاهش می دهد پرواز صدها مرغ سبز یادها را در فضای قصرهای موج آفتاب گرم را با جلوه هر یاد می خواند. آفتاب اما نمی داند که مردی هست و موجی از توکلت علی الله در سرش سرشار ماهی ها وینک آیا در درون تور ماهیگیر حسرت صد ماهی چالاک می ماند » شعری مشترک از اسماعیل شاهرودی، هوشنگ بادیه نشین و رویا که در ۱۳۴۰ سروده شده است با نام «توکلت علی الله» در آن دوران و پس از آن تاثیر بادیه نشین بر این شاعران وو بعد ها بر احمد رضا احمدی محسوس است اما شعر بادیه نشین از حساسیتی تراشیده و ناب بر خوردار بوده است : |
بود و نبود\ يك لحظه كاش بود.او با غروب رفت آتش تلخ ص ص و
No comments:
Post a Comment