Art Against Aids
1
پنیر ندیدم اما گیلاس شامپانی بود و
سرمای فراوان
و ما همسایه ی قدیمی بودیم
در شب مبارزه ی هنر علیه ایدز
کنار همخوانان و
برناردینو لویینی
1481-1532
Adoration of the Christ Child and
Annunciation to the shepherds
circa 1520-1525
NO AIDS
این را هیلری هم گفت
و من که بر گشتم
همه مشغول مبارزه بودند
با ویروس و
مرگ
مرگ در موزه چیز با شکوهی ست
ما هر سال یکبار مبارزه با مرگ را جشن می گیریم
تا روزی از زمین بر اندازیمش
12.7.2013
NEW ORLEANS MUSEUM OF ARTS,NOMA
2
دور اول ماهی بود
بعد مرغ آمد و
خوراک گاو و گوسفند
گفتم پنیرهم داری
گفت یادم می آید که
این را پیش از این هم پرسیدی
و دست روی شانه ام گذشت
هنر یعنی شوخی و شیطنت
هنر یعنی مبارزه با ایدز
من از تما زنهای سیاهپوست خواستم
با من عکس بیاندازند
و شب
شب بی پایانی بود
٣
آن چه را که جا می گذاری
جای آن چه را که می گذاری
در موزه می یابی
و موزه جایی ست که
فراموش شده است
آن چه را که جا می گذاری
گفتم هوا خیلی سرد است
و ما کم مانده بود یخ بزنیم
اما حالا
در موزه
بخاری هنر و نقاشی
روشن کرده اند
تا با هنر
علیه ایدز
مبارزه کنیم
هرچند ماندلا رفت
و مبکی چندان
به مبارزه با ایدز
اهمیتی نداد
در شب هنر علیه ایدز
12.7.13
NEW ORLEANS MUSEUM OF ARTS , NOMA
ART AGAINST AIDS
Young @ Art
No comments:
Post a Comment