Wednesday, June 8, 2011

SORROW OF LOVING

*آوای عشق می آید ر وزی که ستاره و موج در آفتاب می سوزد*

اندوه عاشقی   به جامه ی آبی 
پنهان که می شوی در خط های چهره ات 
نقطه ها را باز می آرایی 
به اندوه عاشقی 
و جامه ی آبی ت 
تا تو می کشد نگاهم را .
از سایه به در می آیی 
بعد دمی می آید به مالش ارغوان 
و در دمی ناگاه 
گم می شود.
اندوه عاشقی  به جامه ی آبی 
پنهانی خط های چهره ات 
و نقطه های دور .
چرا به لحظه هات تنها نمی نهند 
تا تو را در دمی دیگر در یابم ؟

ظهر سه شنبه ۷ جون 

No comments:

Post a Comment