پرنده بهتش گرفته بود
و لا ک پشت چهره اش در هم رفت
و مرغ ها و ماهی ها از هم دور شدند
انگار دست ها مان بود که می لرزید
پس تنها دست من نبود
و چرخش چرخ
وقت چرخیدن
بعد ایستادیم که یک عکس دسته جمعی بگیریم
اما عکاس
پشتش به جمعیت بود
(من البته توی گالری از عروس یک عکس قاچاق گرفتم برای آرشیوم )
و جمعیت غمین و نگران و پر شتاب و دستپاچه
در میدان شلوغ شهر
وقت شام .
چه زود وقت شام شده بود
چه زود اصلن وقت شده بود
به مصداق وقت
۲۳ جون
عصر اطلسی
No comments:
Post a Comment