این را برای تو نوشتم
در منتهای بهار
که مشق راه
تازه نوروزی می شد.
سالی در منتهای بهار آمد
گریبان گر گرفت
از گریبان گر گرفته
گروگان گرفته بودش
در بی بدیل با د
گریبان گر گرفته گشود
.
در منتهای بهار
این را برای تو نوشتم
در روزی نوروزی
که پل بی باور می گریست
می گریست؟
شاید هنوز می نگریست.
وقتی که تازه شدی به رویا
این را برای تو نوشتم .
- نوروز ۱۳۹۰
No comments:
Post a Comment