ALLEN GISBURG,Poet &activist
born 3 june 1926,New Ark,New Jersey
d.1997.Manhattan,New York
born 3 june 1926,New Ark,New Jersey
d.1997.Manhattan,New York
شورش به دلیل
کسی نمی دانست که ما
تجزیه گر بودیم یا که چیزی پدید آوردیم
یا تنها کفی سوار بر موج خویش
الن گینزبرگ/فرامرز سلیمانی
الن گینزبرگ ،شاه شاعران ،از شاعران مطرح آمریکایی در جهان است و کتاب زوزه او یکی از پر خواننده ترین
و پر ترجمه ترین کتابهای شعر قرن بیستم است
گینزبرگ مبلغ این اندیشه هاست
آزادی ، رمز گشایی ، از میان بردن خودکامه ها ،نظامیان ، جاسوسان ، ،احترام به انسان و زادبوم ،تفکر شرقی و رسیدن به آرامش .
١-خود-بیان عریان هسته های آفرینشی
٢-خود آگا هی هنرمند با تغییر حس ها گسترش می یابد
٣-هنر اخلاق عا م سنتی را پس می زند
سه دریافت عمده در نظر گینبرگ اینها هستند که همراه لوسین کار و جک کروک در باره ی نسل بیت هاابراز شده
است ،١٩٤٤
الن گینزبرگ/فرامرز سلیمانی
الن گینزبرگ ،شاه شاعران ،از شاعران مطرح آمریکایی در جهان است و کتاب زوزه او یکی از پر خواننده ترین
و پر ترجمه ترین کتابهای شعر قرن بیستم است
گینزبرگ مبلغ این اندیشه هاست
آزادی ، رمز گشایی ، از میان بردن خودکامه ها ،نظامیان ، جاسوسان ، ،احترام به انسان و زادبوم ،تفکر شرقی و رسیدن به آرامش .
١-خود-بیان عریان هسته های آفرینشی
٢-خود آگا هی هنرمند با تغییر حس ها گسترش می یابد
٣-هنر اخلاق عا م سنتی را پس می زند
سه دریافت عمده در نظر گینبرگ اینها هستند که همراه لوسین کار و جک کروک در باره ی نسل بیت هاابراز شده
است ،١٩٤٤
گینزبرگ در ژانویه ١٩٤٥نخستین شعر های جدیدش را می سراید و سپس با ناسزا و اعتراز به رییس دانشگاه کلمبیا ادامه می دهد و چند سال بعد در هارلم شرقی همین دیدگاه ها را پی می گیرد .دزدی می کند ،به زندان
می رود ،در بیمارستان روانی بستری می شود ،روانکاوی می شود ،و آنگاه با هم نسلان خود و پیشینیان طرح دوستی های ادبی و فرهنگی می بندد ،،سیاسی می شود ،به سفر های دور و دراز می رود ،در گیر مسایل جنسی و هم جنس گرایی می شود ،نظریه پرداز می شود ،بودیست،معلم و پیام آور می شود ،مجله منتشر می کند ،شب شعر برگزار می کند و برای هوگران و هیاهو گران جامه از تن می درد .به جنگ ویتنام اعتراض می کند ،شاه شاعران می شود، ،ساکت و استاد و سر برا ه می شود و باز هم شورشی
گینزبرگ همراه کور سو ، کرواک ، رکستروک، فرلینگتی، اسنایدر ، با روز و دیگران موجکوبه های شعر امروز آمریکا را در ارتباط با سینمایی پی ریخت که چارلی چاپلین، فیلم شورش بی دلیل استاین بک و کازان و هم چنین وحشی
نمایندگان آن بودند و نیز رنسانس هارلم و نقاشان بیان گرای انتزاعی و قصه نویسان و نمایشنامه نویسان
دهه های میانی قرن آمریکا که بیشتر آنان کارشان به صافی های سانسور و مک کارتیزم کشا نده شدد
گینزبرگ و یاران او اما نسلی دیگر،نسلی تازه نفس بودند که سر به شورش بر داشتند و یا با قرار داد های اجتماعی ،نژاد پرستی،قدرتمداران و دیکتاتور ها ،جنگ اتمی و جنگ ویتنام به ستیز بر خاستند و نسل طبل ها و کوبه ها یا نسل بیت ها از همین جا آغاز شد که نیز ادمه ی سنت های وا لت ویتمن آمریکایی و بلیک انگلیسی بود و به هزل و
به جد ،با دارو و مسایل جنسی ،با سلوک و آرامش بودایی ،همه ارزش ها و اعتبار ها را زیر پرسش می برد
گینبرگ در جایی نسل بیت ها را اینگونه تعریف می کند : همه چیز مال من است زیرا که من بی چیزم .و جایی دیگر در نامه ی ویلیام با روز به الن گینزبرگ می خوانیم که خطر ناک ترین کار آنست که دچار سکون باشی .
آیا شاعر امروز می بایستی همه ی این تجربه ها را از سر بگذراند ؟آیا آشوبگری و سر کشی بر ضد سامانه های تحمیلی جهان و فریبکاران مسلط بر اجتماع پاره یی از اینگونه تجربه هاست؟
بر خلاف گفته ی کروا ک شهرت مانع نشد که گینزبرگ همچنان بنویسد و پیری نیز مانع سرکشی استاد نشد زیرا شورش او به دلیل بود
او مرد سیاست شد زیرا سیاست را به والا ترین مفهوم آن انسانگرایی می گرفت
گینزبرگ معتقد بود که بالا ترین و خلا ق ترین جهان ، جهان هنرمندان است و این را در سال ١٩٤٤ نوشت و در ١٩٩٤ همچنان به آن معتقد بود و در عین حال نوشت شیطان صفتان ،اخلاق گرایان سنتی،شاعران و سیاستمداران ،احمق های بینوایی هستند !
گینزبرگ مثل همه ی بیت ها به دوستی اهمیت می داد البته نه دوستی های رایج یک سویه ،بل مهربانی های ذاتی و صمیمی که به ندرت یافت می شود .او در باره ی دوستانش نوشت
نیل: نامش بلند بود و هرگز فراموش نمی شود
لوسین: تمام هوش ما در او بود
الن : همه ی اندوه او بیشتر از ما بود
بیل:تمام لطف ما بیشتر در او بود
جون :جنون او از آن ما بود
می رود ،در بیمارستان روانی بستری می شود ،روانکاوی می شود ،و آنگاه با هم نسلان خود و پیشینیان طرح دوستی های ادبی و فرهنگی می بندد ،،سیاسی می شود ،به سفر های دور و دراز می رود ،در گیر مسایل جنسی و هم جنس گرایی می شود ،نظریه پرداز می شود ،بودیست،معلم و پیام آور می شود ،مجله منتشر می کند ،شب شعر برگزار می کند و برای هوگران و هیاهو گران جامه از تن می درد .به جنگ ویتنام اعتراض می کند ،شاه شاعران می شود، ،ساکت و استاد و سر برا ه می شود و باز هم شورشی
گینزبرگ همراه کور سو ، کرواک ، رکستروک، فرلینگتی، اسنایدر ، با روز و دیگران موجکوبه های شعر امروز آمریکا را در ارتباط با سینمایی پی ریخت که چارلی چاپلین، فیلم شورش بی دلیل استاین بک و کازان و هم چنین وحشی
نمایندگان آن بودند و نیز رنسانس هارلم و نقاشان بیان گرای انتزاعی و قصه نویسان و نمایشنامه نویسان
دهه های میانی قرن آمریکا که بیشتر آنان کارشان به صافی های سانسور و مک کارتیزم کشا نده شدد
گینزبرگ و یاران او اما نسلی دیگر،نسلی تازه نفس بودند که سر به شورش بر داشتند و یا با قرار داد های اجتماعی ،نژاد پرستی،قدرتمداران و دیکتاتور ها ،جنگ اتمی و جنگ ویتنام به ستیز بر خاستند و نسل طبل ها و کوبه ها یا نسل بیت ها از همین جا آغاز شد که نیز ادمه ی سنت های وا لت ویتمن آمریکایی و بلیک انگلیسی بود و به هزل و
به جد ،با دارو و مسایل جنسی ،با سلوک و آرامش بودایی ،همه ارزش ها و اعتبار ها را زیر پرسش می برد
گینبرگ در جایی نسل بیت ها را اینگونه تعریف می کند : همه چیز مال من است زیرا که من بی چیزم .و جایی دیگر در نامه ی ویلیام با روز به الن گینزبرگ می خوانیم که خطر ناک ترین کار آنست که دچار سکون باشی .
آیا شاعر امروز می بایستی همه ی این تجربه ها را از سر بگذراند ؟آیا آشوبگری و سر کشی بر ضد سامانه های تحمیلی جهان و فریبکاران مسلط بر اجتماع پاره یی از اینگونه تجربه هاست؟
بر خلاف گفته ی کروا ک شهرت مانع نشد که گینزبرگ همچنان بنویسد و پیری نیز مانع سرکشی استاد نشد زیرا شورش او به دلیل بود
او مرد سیاست شد زیرا سیاست را به والا ترین مفهوم آن انسانگرایی می گرفت
گینزبرگ معتقد بود که بالا ترین و خلا ق ترین جهان ، جهان هنرمندان است و این را در سال ١٩٤٤ نوشت و در ١٩٩٤ همچنان به آن معتقد بود و در عین حال نوشت شیطان صفتان ،اخلاق گرایان سنتی،شاعران و سیاستمداران ،احمق های بینوایی هستند !
گینزبرگ مثل همه ی بیت ها به دوستی اهمیت می داد البته نه دوستی های رایج یک سویه ،بل مهربانی های ذاتی و صمیمی که به ندرت یافت می شود .او در باره ی دوستانش نوشت
نیل: نامش بلند بود و هرگز فراموش نمی شود
لوسین: تمام هوش ما در او بود
الن : همه ی اندوه او بیشتر از ما بود
بیل:تمام لطف ما بیشتر در او بود
جون :جنون او از آن ما بود
No comments:
Post a Comment