١
به عنبر و عود و شقایق
می سوزد خانه ی عشق
در توفان
٢
وقتی که تو آمدی
او رفته بود
و او که رفته بود
تو آمدی تا وقتی
و
زندگی که رفته بود و
آمده بود
و او بود و
با تو وقتی بود
٣
سفر به بستن کوله باری می ماند که گشوده می شود
پیش پا ی راه
و راه گشو ده می شود با رهروی آرام
که چشم به راه او می ماند
تا روز زا دن
به عنبر و عود و دود
می گردد بازار عشق
٤
مهر است و مهر ماهی و ٢٠ مهر
و اکتبر است و ١٢ که سال ١٢ هم هست
و ماه و سال مهر و عاشقی ست
٥
قلم به پیشبازت می آید
نامت دریایی مبارک است
٦
مشعل در شرار
لیلی به دیوار
سینی ها به صف
شمعدان های روی رف
پاگرد پله ها
طا قه طا قه حله ها
عود و عنبر وبخور
تالار نور
پرواز پروانه در حوالی ی شب
تا راه دور
الا ای آهوی وحشی کجایی...
٧
پروانه
روانه می شود
تاب آفتاب ندارد
در راه
ناب ناب می شود
در سربی ی ابعادش
پسین که سر بر می دارد
از زهدان پیله اش
روانه می شود
پروانه
نی هفت بند است این شعر که وقت تنهایی ش می نوازی
ReplyDelete