Thursday, March 29, 2012

VAN GOGH'S EAR-1


گوش ون گو -۱ 
در تابش اینه 
پیچ و تاب و عصب
و سایه ی برهنه ی تیغی
بر دیوار 
گوش را برای شنیدن 
به ساحت آفتاب گردان می برد 
و چالش جنون 
سایه ی سا ده ی ابرو بود 
بر نگاه .
چرا مرا تنها نمی گذارید؟
و کوبش مشت 
بر پنجره ی خاموش 
چشم را سایبان دیدار کرده بود 
و گوش را 
به ساحت آفتاب گردان می برد 

1 comment: