Monday, September 26, 2011

SKINNING COWBOYS IN DALLAS


modified 10.2.11
wk#3
REDSKIN ARE 2-0 GOING FOR 3-0 IN DALLAS

REDSKINNS R FOR REAL
BEWARE1 THEY ARE IN SKINNING MOOD
A fractured rib is a fractured rib
A punctured lung
Punctured lung
Redskins hit hard
There is no toughness resisting gold and burgandy lines
Rex is the king
Go Redskins!
MNF is for Magnificent Northeast Force
Hightower is high power.
COOOOL!
Kicking 3-0 Redskins.
Fighting for fumbled ball
Redskin challenges.It is Redskins ball and...6-3
Redskins keep kicking and cowboy punting!
BOOriiing! Missed field goal!Sloppy!Careless!Flag!BOOOO!
Another set of field goals and now 9-9
Boring..yes .Redskins intercepted,and...TOUDHDOWN REDSKINS
The first touchdown of the game by the end of 3rd quarter
When we return after half time,we are not going to look behind and going-all-the-way!
OUR TOUCHDOWN AND THEIR FIELD GOAL MAKES IT 16-12.THEIR OFFENSE SO FAR AWFUL,BUT THEIR COOLEY IS MORE IN THE GAME THAN OURS!..4TH QUARTER NOW.
The problem with two mediocre parties is they want to share the ball with others and that is why it makes you angry and never works.Let' be yourself and appreciate you.Pass it on baby! No they really don't know what touchdown is,but don't go away either.Is our special team lethargic or theirs is good?They might even win the game with piling up these field goals.Now Redskins have under 2 minutes to prove we deserve to be 3-0.And clock running...
we gave in and gave away our game and do not regret it.
We lost.
We lost forever?!

.
WK#4
REDSKINS WERE SO RUDE TO SAM BRADFORD OF CHEROKEE NATION,AS ST LOUIS RAMS QUARTERBACK.HE WAS SACKED 7 TIMES AND LET REDSKINS WIN 17-10
REDSKINS ARE 3-1 AND ON TOP OF THE WORLD
REDSKINS R REAL
GO REDSKINS!

.
WK#5
REDSKINS HAVE BYE WEEK
WE  ARE  THE  WINNERS!

فرامرز سلیمانی: شعر نوشتا FARAMARZ SOLEIMANI: SHER NEVESHTA

woman bronze statue,new orleans,1992 

پیش از پگاه دامنه را گرفت و بالا رفت  دامن از دستش برفت  صدای غش غش خنده می آمد   پریان افسانه یی بودند یا ریواس ها که لپشان گل انداخته بود و دا شت از خوشی می ترکید دست بلند خارا را گرفت و عرق ریزان پرید توی آب یخ
عطش دا شت   لیوان یخ بود شا ید  که در تاریکی دنبالش می گشت و کسی آهسته در گوش هاش زمزمه کرد می خوا ی یه سیگار روشن کنیم ؟ 

از یادداشت های قدیمی بر داشته شد  

to 1OO1 NIGHTS

Scheherzade,also:Shahrzad 
by Iraqui scolptor: Mohammed Ghani Hikmat (1929-2011)
Baghdad,Iraq

این ماه 
ماه مهر ماهی 
بهانه می خواهد 
تا شب را پس زند و 
در داما ن  شبا نه ی ما 
دمی بیاسا ید 
هر شب
تا هزار و یک شب 
این ماه بهانه ی ماه 

sep 26

فرامرز سلیمانی: درپنجره جای گل خالی بودAN EMPTY WINDOW WITH NO FLOWER

پنجره را باز گشودی
به قامت کشیده ی گل 
در پنجره 
اما
جای گل 
خالی بود
و پرده ها در لت های مورب باد می رقصید 

۲۶ سپتامبر 
THE DAY AFTER  

Sunday, September 25, 2011

TAKING THE RAINBOW

به رنگین کمان چشمان ات 
سفری دور و دراز دارم 
تا آسمان نگاهت آبی

TAKING THE RAINBOW
OF YOUR EYES
I TAKE A LONG JOURNEY
TO THE SKIES
OF A BLUE GAZE

SEP25

Saturday, September 24, 2011

RUMIESQUE:CARRYING YOUR FLAG DRUNKARD

نقا شی ی زهره خالقی 

منم آن مست دهل زن
که شدم مست به میدان 
دهل خویش چو پرچم 
به سر نیزه ببستم 
Anything comes with anything
rainbow stone
in silver ring spring
wall to wall
rainbow stone
and you just want to walk in the fog
carrying your flag
drunkard

sep 24  

Friday, September 23, 2011

BAMDADYE ZIBABANU




بامدادی 
با زیبابانو 
از در در آمدیم و
روانه ی بازار و باغ شدیم 
در چشم انداز آب 
نقش دو تن را دیدیم 
که از در در آمدند و
همیشه روانه ی بازار و
باغ بودند 

۲۳ سپتامبر  

Thursday, September 22, 2011

ICARUS OFF DUTY OR EVEN IN RETIRING DAY


On the day of apparition
suburb splendid in silence
soothing nerves.
I go to the city to write love poems
while I fall in her alter
with authority and command.
We are holding the arms of time
but clocks silent
on the wall moving anxiously
and with refrigerator
whistling the ozon layer
sinking in the whole
behind the curtain.
An empty scene
behind the scene
empty curtain
painted plain green
in melancholic writing.
Plays ending up
playing plays
without us .
Stars stop dancing to
cheer for melancholy.
It would have survived
if the ice bridge
below flooded river
had not meet the sun
and the sun did not hug
the bridge before we passed.
Enameled she seemed to be
motionless but she is
moving enamels far and near.
Blue ridge  in
horizon is painted maroon
The sun rises and sets
in suburb where
the city sits in her suburb
And love bangs on
in the open arms of time
behind the window

HAPPY 22

Wednesday, September 21, 2011

RUMIESQUE:YOU ARE THE DESIGN

وقت ور انداز 
رنگ رنگین کما نت می زنم 
در فاصله ی دو آغوش 
زیر پو ست تشنه ام 
رنگ رنگین کمانت می شوم 
نقش نقش بندانت را 
با تو می کشم 
وقتی که می دانی  می دانی 
و من هم چنان به ور انداز ت می نشینم
وقت ورانداز 
سپتمبر  ۲۱  

EYE OF THE DAY TO LOVE EYE OF THE DAY

I HAVE BROUGHT THE GREAT BALL OF CRYSTAL.
WHO CAN LIFT IT?
-EZRA POUND
1
Eye of the day
The ball of crystal
opens eyes.
Life is all light
and light palpitations
in love
opens wide
eye of the day.
2
Eye of the day
he ball of crystal
dawns to call love
coming to light
on a golden vessel
navigating in
eye of the day
sep21

Tuesday, September 20, 2011

LETTER TO FRIEND:LIFE IS ABSURDزندگی یک تجریداست وانتزاع

: - ما بیشتر وقت ها با مسایل انتزاعی سرو کار داریم و خود زندگی رو پشت شعار ها فراموش می کنیم .خیلی از  
علت و معلو ل ها  وروابط انسانی برمن تا ابد انگار لاینحل باقی می مو نه .سرکشیدن به دنیای درون ما رو اسیر خیلی چیزها می کنه.راستش انقدر پیچیده ست که حتا طرح موضوع هم سخت به نظر می رسه .من چرا باید این همه دچار بد اقبالی ها ی به رابطه بشم ؟یا به رابطه ی زن و مرد تعریفش واسه شما چیه؟
- ف.س. در پاسخ دوست :
زندگی یک تجرید است و انتزا ع. جدا شدن از ماده و اصل  و پیوستن به آن واقعیتی است انتزاعی و تجریدی .
دنیای درون چیزی جدای دنیای بیرون نیست و هرچه هست همانست که یک کل و یک اساس را می سازد
 که ما می کو شیم
جدایش کنیم اما از ما و از همدیگر جدایی نا پذیر می نما ید .پس باید خود را بدان سپرد .خود را به دست رابطه سپرد .رابطه یک پل  بزرگ و دائمی و طولانی و واقعی است و تجریدی ازلی آبدی.در تن و روان،که با تن و روان شکل می گیرد.خط و مرز و حاشیه یی که ندارد تا تعریف شود .همه است و کل ما است .ما داریم محدودش می کنیم چون لابد در ذهنمان محدودیم یا به محدودیت قائلیم .اما در دم میان زندگی و مرگ،که باز هم نوعی  زندگی است ،و تجریدی و
انتزاعی ، بایستی با هم باشیم .با آن و آن ها باشیم .باید با همه باشیم.مثل یک باشگاه اجتماعی .و گرنه فرصت از دست می رود.و فرصت که از دست رفت ما هم رفته ا  یم  .ما که همه چیزیم و همه چیز را می خواهیم اما کوشش داریم همه و همه چیز را خلاصه کنیم .اما ما خلاصه نیستیم.ما همه و کل هستیم.ما مجموعه ی مرگ و زندگی و هستی و نیستی هستیم و حالا که همه را داریم از همه لذت می بریم .دل به دریا می زنیم و دریایی می شویم .و گر نه آفتاب ما را با خود می برد تا ذره یی ازنا ذره ها شویم و فراموش شویم.زندگی باید کرد .باید وقت و فصل و سال شد و تازه شد و با لید و شاخه و جوانه زد .باید بود و آمد و شد.باید همه را به وجود آورد و آمدن و شدن .اصلن چرا این همه باید ها را می گوییم .خودش هست و طبیعی هم هست .چون ما طبیعی هستیم.
و چون طبیعی هستیم
هستیم .
حالا باز در راهیم و گذشته را پشت سر می گذاریم  تا آینده را رقم زنیم.و در راه جامه عوض می کنیم تا خودمان دیگر شود و دیگری شود.
یک خانه ی خالی
در یک خانه ی خالی
دمی که خالی می شویم
خا
لی 

NIUSHA IN FIRE

*آتش ز د بر آتش 
پو ست با شرار و خاکستر سو خت 
نیوشا در آتش 
FIRED IN FIRE
BURNT SKIN WITH FLAMES AND ASHES
NIUSHA IN FIRE
۲۰ سپتامبر 

خیزاب WAVE

پلک می گشاید که پلک بگشاید 
به شوق می خزد بر رکاب چشم ها ت 
شا ر واژگون به خیز ا ب نا گا ها ن

۲۰ سپتامبر  

Monday, September 19, 2011

I AM PLAYING YOU IN THE MIRROR



می نوازمت به زخمه ها م در آینه 
 تا با تا رها ی زخمی ت بخوانی ام 
تا  رها ی زخمه شوم  
تا تا ر ها م 
آوای سایه های تو باشد 
در بنوازد ت    
وقتی که می نوازمت تاریک 
در تاریکی ی تا ر ی زخمی 
و زخمه های تو واگو ید 
می نوازمت ها یم را   

سپتامبر ۱۹ 

SEASONS OF LOVE

'Cause
seasons are the seasons
of
secrets
called:
l o v e

from the book of NIMA
HAPPY BIRTHDAY NIMA SOLEIMANI
SEPTEMBER 19

Sunday, September 18, 2011

LOVE WITH AND WITHOUT

LOVE WITH AND WITHOUT COMING AS LOVE WITH AND WITHOUT LOVE...BUT ALWAYS THERE 
WITH AND WITHOUT...!
ب
ا
بدل می گردد 
به 
بی
از  آ 
به یی 
از نردبام بالا  می شود 
بالای بالاتر 
بی نرد بام می شود
با ی بی ی با آی بی و آی ی تنها 
وقتی بوسه یی کنار بوسه یی می آرامد 
و جهان در لبان ما ن زاده می شود 
لب با ن  با لب با ن 
بوسه 
با 
بوسه 
با ی با 
با آی ی با 
بی با 
با همیشه آمدن تو
و همیشه 
با 
اوه بی بی

۱۸ سپتمبر  

Saturday, September 17, 2011

CENTREVILLEES

an old foto with frame
img:moj

I'm sitting with big smile
One is only draped in Redskins
Some wear it twice
The other didn't shave
and a die hard Redskins fan watching.
I know one is disguised in Redskins
Because there are no rooms in here
for Cowboys fans
Nor for Giants or Eagles
The little guy is posing for a foto
His sister is hiding behind the curtain.
This is Redskins realm
In Centreville Day.
Centrevillees are
Gold
And burgandy
even before Trissky and Alto Plaza
Is born yet.
GO CENTREVILLEES

circa 1998

DANCING WITH DAWN

Dawn is dancing
On the slope of night.
She is drawn to morrow
Who is lying on horizon
Holding your hands tight
With my hands
Watching dawn
Is dancing

Sep 17

Friday, September 16, 2011

CENTREVILLE DAY








image and blography by : moj

WHAT GUIDANCE,FRIENDS,FOR I DO NOT KNOW ME ANY MORE.--RUMI

Places like SOLEILAND are idioms of immigration.
.Immigration of men and women  to this vast land of being.
F.S.
Tomorrow,september 17,is The Cenreville Day,to celebrate The Town of Centreville,Virginia,who was born 1792 ,this day,and since 1992,on her 200th birthday ,witnesses such a jubilation with 71,135 people,20 miles west of D.C.
I adopted Centreville as my hometown since 10 years ago.In my gypsy life,nowhere in the world and her different continents,I lived in one house in one place for such a long time.It feels like a real home now,with my birds,squirrels,rabits and trees that I planted like fig tree,pussy willow,pine and evergreen ,and especially roses and wall roses,not to mention azallia,primrose,hyacinth,daffodils and tulips in my lovely Buddha Garden,Zen Garden and Moj Garden .The only thing missing is the Persian nightingale,that still I am working on.
Centreville was called Newgate years ago for her Newgate Tavern,now just a name.It was also called London Tavern with a stream passing ,unsurprisingly called River Thames,now all gathering in London Towne,right at Stone Road,named for astronomer Ormond Stone.Stone Road now is directing towards the incomparable Air and Space Museum of Smithsonian Institute,at the border with our sister town of Chantilly.
On the other side of town ,Bull Run Park is located to guard the nature,with our Buddhist Temple.In between these is the beautiful Spanish style Alto Plaza Restaurant and Sangria,with shopping malls,making up for good ole Main Street.

*LONDON TOWNE:
Standing by a tree
Covered with cherry blossoms
It is melodic when I touch it
And enigmatic
In between.
Is this a tree
Covered with cherry blossoms
Or cherry blossoms
with mind
Transfixed on a tree?!

HAPPY CENTREVILLE DAY!

IF YOU GO

If you go
I'll be blue
Our singer was singing a sad song
And you were packing
To go
From the land of my dreams
Because you were busy
With tis & tat
And I was singing out loud
If you go
I'll be blue.

Sep 16

Thursday, September 15, 2011

6 MAHGARD

گشت گشوده می زند ماه به ماه گشت
آینه در دو سوی چهره اش 
نفس می زند 
تا پشنگ مه 
بر پیشانی ش می نشیند 
گشت گشوده می زند 
ماه به ماه گشت 
پدیدار بدیدار شدیم
وقت گذشتن ماه
از سنگلاخ شب

۱۵ سپتامبر 
شش ماهگرد  

Wednesday, September 14, 2011

LOVE IN MAKINGعشق درفرایند عشق ورزیدن

LOVE

THE ART OF LOVE IN PROCESS OF MAKING

Lover asked:
What is love?
-Love is a journey with no return.
And lover was on the way to a journey.
1
You are asking me of love.I dig deep in dreams and am drawn away,to find things out about love,like poets and philosophers before,there is no way to return,to answer you,when you are asking me of love.
Doubt that the stars are fire
Doubt that the sun doth move
Doubt truth to lie a liar
but never doubt I love
--WILLIAM SHAKESPEARE
On my way sometimes I think love is a spring of stars to take you to the unknown path .There is no where at the end.There is no beginning either.But you begin and you are gone.Is love the future then?
NO NO! There is no future for love,but falling with fall in a well of solitude,filling with another solitude,between the walls.There is earth on earth.There is sky on sky,and you are encircled by encircled,in an embrace of a common destiny.So the cage opens to the cage,and body is free with body,
in togetherness.
Love is that moment never arrived ,and arrival in neverness is love.

2
My love in her attire doth her wit
It doth so well because her for every season she hath
For winter ,spring and summer
No beauty she doth miss
When all her robes are on
But beauty,self she is
When all her robes are gone
-ANONYMOUS
You paint yourself to paint one naked
You pain and one pains
You are released with the one who is released.
You are free and bound.And waves wrapping you around waves,to wave with your wave and the other's.
So what is love?
I told you,if I return from journey,I answer yuor question you asked.But meanwhile love is a spark.Sitting in veranda,who sparks and you spark,so guess who is in flame and fire,if you are thinking of love.Lovely.You are right.
Now back to future but there is no future,as you bound,or in your bound.You bound with love.You are burnt with love.You are buried in love.Then you bound even furthermore,and the walls embracing you tighter,as destiny bounds with you.

3
On her eyes my eyes did stay
Over her smooth limbs my hands
Each sense was ravish with delight
And my soul stood prepared for flight
Blame me not if at last I meant
more to be pleased then innocent
-ANONYMOUS
SO WHAT COLOR IS LOVE?
Is it you in color
Or color is you?
Are you   you?Or I,or you I.Love is defacing you.You are surrounded by nightAnd night might be in love with surrounded one(s) If you open the book,you fall in the book.If you turn the pages,you fall in pages,and words,and letters,and blank. Love is that blank,who brings together the books,the pages,the letters.Love is that legible,illegible, in a space of invisible paint,when there is no paint,sinful or innocent.Love arrives,painted in paint,in a paintless paint,and the canvas is upside down or inverted
and the paints pouring down,and the painting is all blank,before and after painting.And love still in a long journey taking you and you in company.Love is defining you.
4
Are you trying to read love?Behind the curtain and wall,whispering in howl,howling in silence,silence in silence?Ashes to ashes,dust to dust.
Then come out and run.Love runs on points and lines,falling and standing,but confused,Confused of what happened and how it happened.Nothing happened.The world turns to say the word:turns.And knows he didn't,she didn't.They did not.And love is that DID NOT,
that happens to say that did.-NOT.
Love is a knot,knotting bodies and soul.You open your eyes to close your eyes to love,and love forgives you to be bound with you ,and separate you from universe who turns in love,wishing to fall in love.
And the journey
in bound
and release
does release
and re-bound in destiny.
O soft beginning to the rapture of unknown road,to end!
And...
I SHALL LOVE BETTER AFTER DEATH
-ELIZABETH BURRETT BROWNING

Images and blography by : MOJ






DREAMS ARE LONG

DREAMS ARE LONG
WHEN LONGING FOR MORE DREAMS
SO THEY FLY ON AN EARTHY LAND
AND LAND ON THEIR CELESTIAL WINGS
TO FLY AGAIN FOREVER
IN THEIR LONG DREAMS

SEP 14

Tuesday, September 13, 2011

RUMISQUE: KHABIDAM-4

زاییدمش   بالیدمش   آبیدمش 
دریا شد او   در موج در   یابیدمش 
کمیاب شد   نایاب شد  تا در میان آب شد 
آ بیدمش  بالیدمش  زاییدمش 

نقاشی ی زهره خالقی 
شعر فرامرز سلیمانی   

RUMIESQUE:KHABIDAM-3 فرامرز سلیمانی...رومی وار ...نقاشی ی زهره خالقی

رومی وا ر: خا بیدم- ۳ 
شعر فرامرز سلیمانی 
نقاشی ی زهره خالقی 
زی گالری 

خا بیدمش   خو شیدمش   رقسیدمش 
تا دیدمش   نا میدمش  نا دیدمش
با آدمی   در من دمی  در او دمی  
رقسیدمش   خو شیدمش   خا بیدمش 


RUMIESQUE:KHABIDAM-2

خابیدم و خو بیدم و خو شیدم 
تابیدم و سا بیدم و نابیدم 
با شوق بر آمدم رقصیدم 
خو شیدم و خو بیدم و خا بیدم 

۱۳ سپتامبر ۲۰۱۱
نقاشی ی زهره خالقی
شعر رومی ور از: فرامرز سلیمانی 

RUMIESQUE: KHABIDAM O KHUBIDAM O KHUSHIDAM

 خابیدم و خو بیدم و خو شیدم                         خوبیدم  و خوشیدم و خابیدم                      خوشیدم و خابیدم و خو بیدم  
  ...خوبیدم و خو شیدم
وخابیدم
خو شیدم و خابیدم و  خو بیدم
خابیدم و
خوبیدم و 
خو شیدم
 سپتامبر ۲۰۱۱    
RUMIESQUE:SLEPT AND FRESHED UP AND AWAKENED 
poem by:FARAMARZ SOLEIMANI
painting by:ZOHREH KHALEGHI
Z GALLERIE

Monday, September 12, 2011

READING ROSE


Reading rose
Under the arbor
Lovers bloom in the garden

9.12
under stress!!

Sunday, September 11, 2011

LIFE IS A COLLAGE











ASHES TO ASHES
DUST TO DUST
LIFE IS A COLLAGE
9.11.2011

REVERIES WERE TOUR OF THE NIGHT

IT WAS THE TOUR  OF DAYDREAMS
AND LOVER IN WAITING
WITH  PALPITATIONS.
REVERIES WERE TOUR OF THE NIGHT.
گشت شبانه بود رویا 
گشت شبانه ی رویاهای روز
و عاشق  
دا شت پرپر می زد
در دشت انتظار
  
SEP 11,2011

Saturday, September 10, 2011

RUMIESQUE: IF YOU DRINK IN LOVE

وقتی که عاشقانه بنوشی پیاله را 
فرقی میان شراب و شرنگ نیست 
فرق راگشودم
تاچپ و راست دیواری شکسته 
که برق می زد زیر تیغ آفتاب 
که آی تیغ می زد 
تا نگاه رابیاموز دم 
آموزدم پس 
بالای دار بودم بالای سرم 
تا بنوشمت میان شراب وشرنگ 
وهزاره را آوردم تا پای افرا 
افراشتم 

۱۰ سپتامبر 

Friday, September 9, 2011

NFL KICK OFF


GREEN BAY PACKERS WERE WELL PREPARED
NEW ORLEANS SAINTS ONLY NEEDED THIS MUCH TO WIN
ON SUNDAY 9.11
GO WASHINGTON!
GO REDSKINS!
GO
ALL
THE
WAY!

LOVE


Thursday, September 8, 2011

RUMIESQUE رومی وار

وه که می کشدم به ساحت چرمینی که بر آن زانو زدم 
و دمدمی شدم
پلک به دریابریم جمله در او حاضریم 
ورنه به دریای دل موج پیاپی چراست 
زانو به خارا خورده بود  شکسته 
درمن که ازنو شدم
بازبرساحت چرمین
به زانوی خم دوزا نوی خم چهار زانو هزارویک 
واوکه می دیدم می کشدم
که قطره های مرا برخاک می شمرد 
پس دو رعشه باموج
ودمی سکوت.
زیر پلک های دریایی ت سبکبار می تپم
وقتی می کشدم

۸ سپتامبر 
RC  

Wednesday, September 7, 2011

RUMIESQUE: UNCONSCIOUS

فرامرز سلیمانی 
تابستان
۱۳۶۴/۱۹۸۵ 
هوش را آوردم پیش پا ی شعر
مدهوش شد 
شعر راگفتم دریا شد خیزاب شد
هوش رابرد 
مدهوش رابرد
پس دری دریا گشود ازپای هوش
پس سخن ها گفته آمد پیش روش 
تاکه دریارابه ره می بردی ش 
پیش دریاهاش می خواندی ش
داشتم هوش رامی گفتم
مدهوش بود
مد   هوش   بود

نوروز ۹۰
تحریر تازه ۷ سپتامبر ۲۰۱۱ 

Tuesday, September 6, 2011

DREAM TOWERS 9.11

FARAMARZ SOLEIMANI'S LONG POEM
DREAM TOWERS 9.11

farsi/english(in part)
HAS BEEN PUBLISHED GRADUALLY
SINCE SEPTEMBER 1ST
IN:
www.dreamtowers.blogspot.com
www.facebook.com/faramarz.soleimani

THE SCENT OF DAWN شمیم پگاهی

شمیم پگاهی در گذر گاه آفتابی ی تو گلی پای پنجره ات می نشاند و بی تو می گذرد
گلی که دست روز را می گیرد تا از خیابان بگذر د
 شب در سایه هات  پنجره راآرام باتو  قسمت  می کند
۶ سپتامبر   
The scent of dawn ,in your sunny pass,lays down flower behind your window and walks away without you. The flower who holds the day's  hand to pass the street.
The night shares the window with you ,silently in your shadows
6 september 

FALLING WITH FALL:I TAKE MY WORDS WITH ME

I TAKE MY WORDS WITH ME
I DON'T WANT YOUR PAIN AND SORROWS
IN GRAY DAYS

SEP 6
FARAMARZ SOLEIMANI
رنجوری ت را نمی خواهم 
ونه درد های تو را
واژه هایم رابرمی دارم
 ا خودم می برم 
در روزهای خاکستری 

۶ سپتامبر
فرامرز سلیمانی 

Monday, September 5, 2011

LIFE WALL TO WALL

و در فشردن تو بر این دیوار 
که این سان می فشری اش
می فشرم ا ت سخت
زیراکه دیوار
فرومی افتد
درفشردن تو
براین دیوار
دستم را بگیر وقت افتادن یادت باشد 
حالا که می خواهی همیشه دیوارها برپا باشد
در این حواشی ی درهم
تنها دستم را بگیر
از دور دست !

And in pressing you on this wall
that yo are pressing on
I am pressing you hard 
as the wall
falls
in pressing you
on this wall.
Hold my hand on falling ,and remember
now that you want the wall to stay forever
in this confusing border!
only hold my hand 
from far away 

    

'CAUSE YOU TOOK THE KEY





And the key lost the way
On the way
With no beginning
Or ending
I called loud
But I never knew
I called loud
In my dreams
Or it was my dreams
Who called loud
For the key
When poet was writing the long poem
...and you took the key
O Baby!

Sep 5