Faramarz soleimani by Faramarz Soleimani,Aban 1357
من چشم سوم شعرم
بر پلک های نگرانی
که از دیوار سیمان و ابریشم
می اویزم
تا مکاشفه ی جهان
و گیسوان ناب باغ
با کبوتر و ابرو
آغوش می گشاید
تا من
که چشم سوم شعرم
مسافران
به اوازی غریب
بر حریر پیشانیم
دمی بیاسایید
از کتاب منتشر نشده ی :تصویر های خاکستری باد
شعر های ١٣٥٥ تا ١٣٥٧
رز , تهران
من چشم سوم شعرم
بر پلک های نگرانی
که از دیوار سیمان و ابریشم
می اویزم
تا مکاشفه ی جهان
و گیسوان ناب باغ
با کبوتر و ابرو
آغوش می گشاید
تا من
که چشم سوم شعرم
مسافران
به اوازی غریب
بر حریر پیشانیم
دمی بیاسایید
از کتاب منتشر نشده ی :تصویر های خاکستری باد
شعر های ١٣٥٥ تا ١٣٥٧
رز , تهران
No comments:
Post a Comment