Joie de Vivre
در اين زمانه ى تاريك و تار بيماري و در دوران شكنجه و جنك و بيزارى ، طبيعت هميشه تر و تازه و پر طراوت است و به سرخوشى مشغول... درختان و گل ها و گياهان هر شهر و ديار نشانى از اين زندگى خوشباشى و هدونيستيك دارند و فصلى خاص را براى جشن و شادمانى نمى شناسند . بلوط هاى زنده شهرما نيو اورلينز مدام مشغول رقص و پايكوبى اند و غان و زيزفون ونارون و چنار دست در آغوش هم دارند و ماگنوليا دست كامليا را گرفته است زندگى در اين جا زندگي مى كند.