کتاب اردشیر
بهترین کار های اردشیر اینجا گرد آمده اند
دنیای سوم اردشیر محصص
Carolyn Bean Associates,1977,
شامل ۱۰۱ طرح و کلاژ
برخی از این کار ها پیش از این در نیو یورک تایمز چاپ شده :
۱- کیمیای خود alchemy of self
69/1974:Long Live Shameزنده باد شرم
80/1974 Composition with booth چکمه ساخته
94/1973 Beyond the higher form of consciosnessماورای شکل وجدان
روی جلد ,چهره سیاه از آفریقای جوان است
اینها کار های متشخص اردشیر و متعلق به سال های ۵۰ است که خط و ربط و اندیشه از آن خوداوست
کارهای اردشیر البته حالا در نیو یورک تایمز چاپ نمی شود شاید سالی یکی دو بار در جهان سوم و ایران و عرب . تازه اینجاست که اردشیر را می شود با سیاسی زده ها و طراحان دیگر مقایسه کرد . سیاسی زده ها همیشه سیاسی زده هستند و آفرینشگر ان جای ویژه خود را دارد
نامها استعاری است و از حوزه طراحی و نقاشی خارج می شود و در ظرفیت خود نمی گنجد
سالهای ۵۴ بود که حسین رحیم خانی شروع کرد به فحش دادن به اردشیر و خویی که شناخت نامه اردشیر را در آورد که بیشتر گفته های اوست تا اردشیر نامه باشد و اردشیر هم از آن راضی نبود
در آن سالها اردشیر مدتی با وندی کویل دوست بوده که برای تبریکات اردشیر مقدمه نوشته و به روایت پرویز شاپور با او ازدواج هم کرده است . وندی مسول کلاس های انگلیسی انجمن ایران و آمریکا و پیش از آن همسر جمشید بوده و بعد همه را گذاشته و بر گشته است
این بخش از یاد دا شت ها برای ویرایش های آینده به همان صورت نقل شد
---
کولاژ های اردشیر مثل تا ر عنکبوتی می تند و انسان ها را در خود می گیرد حتا طراح نیز از این دام در امان نیست همه توی دست و پای هم می لولند محشر کبرایی ست که مظحکه را می گس تر ا ند
ا ما کولاژ ها یی که در خا نه ا ش یا در نمایشگاه هایش می دیدم بیشتر فکر می کردم گریزی از کار هاست و تنها با آن هاست که می توان از بند تنوع و تحول رها شد
اردشیر اما فکر می کرد کولاژ ها مرحله پیشرفته و متحولی از کار های اوست
pp32-34
80/1974 Composition with booth چکمه ساخته
94/1973 Beyond the higher form of consciosnessماورای شکل وجدان
روی جلد ,چهره سیاه از آفریقای جوان است
اینها کار های متشخص اردشیر و متعلق به سال های ۵۰ است که خط و ربط و اندیشه از آن خوداوست
کارهای اردشیر البته حالا در نیو یورک تایمز چاپ نمی شود شاید سالی یکی دو بار در جهان سوم و ایران و عرب . تازه اینجاست که اردشیر را می شود با سیاسی زده ها و طراحان دیگر مقایسه کرد . سیاسی زده ها همیشه سیاسی زده هستند و آفرینشگر ان جای ویژه خود را دارد
نامها استعاری است و از حوزه طراحی و نقاشی خارج می شود و در ظرفیت خود نمی گنجد
سالهای ۵۴ بود که حسین رحیم خانی شروع کرد به فحش دادن به اردشیر و خویی که شناخت نامه اردشیر را در آورد که بیشتر گفته های اوست تا اردشیر نامه باشد و اردشیر هم از آن راضی نبود
در آن سالها اردشیر مدتی با وندی کویل دوست بوده که برای تبریکات اردشیر مقدمه نوشته و به روایت پرویز شاپور با او ازدواج هم کرده است . وندی مسول کلاس های انگلیسی انجمن ایران و آمریکا و پیش از آن همسر جمشید بوده و بعد همه را گذاشته و بر گشته است
این بخش از یاد دا شت ها برای ویرایش های آینده به همان صورت نقل شد
---
کولاژ های اردشیر مثل تا ر عنکبوتی می تند و انسان ها را در خود می گیرد حتا طراح نیز از این دام در امان نیست همه توی دست و پای هم می لولند محشر کبرایی ست که مظحکه را می گس تر ا ند
ا ما کولاژ ها یی که در خا نه ا ش یا در نمایشگاه هایش می دیدم بیشتر فکر می کردم گریزی از کار هاست و تنها با آن هاست که می توان از بند تنوع و تحول رها شد
اردشیر اما فکر می کرد کولاژ ها مرحله پیشرفته و متحولی از کار های اوست
pp32-34
No comments:
Post a Comment