Monday, January 16, 2012

THE WARMTH OF YOUR WORDS

گرمی واژه هات 
دست های خالی م را به آغوش گرفت 
با چشمان بسته  به خوابت  رفتم
و مهمان شبت شدم 
عطر عجیبی دا شت آن شب
   چشمانم  وقت بیداری
به امید دوباره دیدنت باز شد 
و رد تو را می گرفت 
ناگهان  
نگاهم خیس شد 
در گرمی واژه هات

Warmth of your words
Embraced my empty hands
I drew to your dreams
And became a guest of your night
What a strange scent had that night
When awakened
My eyes opened to see you again
And followed your trace
Suddenly
My gaze was wet
In the warmth of your words

شعر فارسی
 از زهره خالقی
ترجمه ی  فرامرز سلیمانی 

No comments:

Post a Comment