طراح زهره خالقى
رویاهای آبی مصاحبه با یک شاعر دیوانه
نویسنده: مسعود نقرهکار
چاپ نخست: ۱۳۹۸ (۲۰۱۹ میلادی)
ناشر: نشر باران – سوئد
این کتاب گفتگويى ست میان دو نگاه. یکی در پی فهمیدن است دیگری در پی رهایی. گفتگو میانشان آرام نمیگیرد، چون هر دو از جهان خستهاند.
دیوانگی در این نوشته سقوط نیست بیداریست. نوریست که ناگهان در تاریکی روشن میشود و چشم را میسوزاند. کسی که دیوانه نامیده میشود بیش از اندازه دیده و همین دیدن او را از آرامش دور کرده است.
جای رخدادها تیمارستان است، اما دیوارهایش واقعی نیست. جهان بیرون ادامه همان دیوارهاست. آدمهایی که خود را سالم میدانند تنها بهتر پنهان میشوند. شاعر در این میان خاموش نمیماند با واژههایی نامعمول، اما زنده، آنچه را نمیتوان گفت به گوش میرساند.
زبان کتاب، زبانیست که میان سکوت و فریاد راه میرود. جملهها ناتماماند، اما نفس دارند. گاه میلرزند، گاه میدرخشند. نظم در این آشفتگی پنهان است، همانطور که معنا در نگاه گمشده پیدا میشود.
گفتگو میان دو انسان نیست گفتگو میان دو سوی یک روح است. یکی در جستجوى دلیل دیگری در جستجوى حس. هیچكدام بر دیگری چیره نمیشوند. در پایان گفتگو خاموش میشود و تنها بازتابی از اندیشه در هوا میماند.
پایان کتاب نقطه نیست. ایستادن نیست. سکوتیست شبیه نگاه پس از طوفان. واژهها از کار میافتند و تنها ذهنی روشن میان تاریکی باقی میماند.
دیوانگی در اینجا نام دیگریست برای آگاهی.
شاعر نمیخواهد درمان شود میخواهد زنده بماند.
و شاید همین ماندن معنای پنهان این کتاب است.
زهره خالقى