بخشی از شعربلند "متن های زنجیره ای" که سرنوشت اش جدا از من نیست:
مازیار نیستانی
جنگ بلند می شود و " جنگی نیست" هست
با یک پا بر می گردد و " جنگی نیست" هست
"یک پا"یش را در تاریخ تاویل می کند
و" جنگی نیست" با یک پاهست
کتاب ها بازی زبانی اند
وبازی های زبانی
رفتار عاشقانه یک "پا" را
و" جنگی نیست" را و " چگونه می توانستم" را
اشغال کرده اند
من دست هایم رفتار جنگی ست
و دیشب آنها را در رختخوابی که میدان خواب هایم بود جا گذاشتم
جنگ بلند می شود و " جنگی نیست" هست
با یک پا بر می گردد و " جنگی نیست" هست
"یک پا"یش را در تاریخ تاویل می کند
و" جنگی نیست" با یک پاهست
کتاب ها بازی زبانی اند
وبازی های زبانی
رفتار عاشقانه یک "پا" را
و" جنگی نیست" را و " چگونه می توانستم" را
اشغال کرده اند
من دست هایم رفتار جنگی ست
و دیشب آنها را در رختخوابی که میدان خواب هایم بود جا گذاشتم
No comments:
Post a Comment