از مجله موج ٢

راهنمای فصل‌ها

جاده‌ی تابستان از وسط آفتاب می‌گذرد
اما برای یافتن پاییز
باید رویِ برگ‌های زرد ریخته راه بروی
به انتهای آن فصل که رسیدی
کنار نیمکتی تنها
ماشین سفیدرنگی منتظر توست
سوارش شو
و بی‌توقّف از میان زمستان بگذر
لطفا احتیاط کن
سر راهت یک سراشیبی لیز و خطرناک است
که تا امروز
فقط باد از آن جان سالم به در برده
یادت باشد بهار اگر بیاید
تصادفی نمی‌آید. 
مانا آقایی
شب کوتاه نمی شود
:
تقصیر از منست
که برای بدرقه کردن هر بار دیر می رسم 
تمام نام های مرگ را می دانم  و 
باز تو را صدا می زنم