Monday, December 3, 2012

A*SH*N*A:FARAMARZ SOLEIMANI's PROSE POEMS


A*SH*N*A:
FARAMARZ SOLEIMANI:
 4 RADICAL PROSE POEMS +
چهار شعر نوشتا ی رادیکالاز گذشته تا حال  
١
پاپلی اسپرم یخزده
تیم و ماریون و دسته ارکستر ساز های بادی پسر بچه یی در کشتزارهای قطب شمال .رکورد سرعت من تا تو در 
باد های موافق و پروازی بی بادبان .در آتن تیم را باد برده بود و ماریون در باد و شن مانده بود وقت عوض  کردن دست ها شان .و انگشتان ما ریاچی ها  یخ زده بود و دارو غوغا می کرد برای زور افزایی وقت بازی و پیشبازی   
٢
 DNA پاپلی 
نقطه ها پس از باران اتفاق افتاده بود و من آن ها را پس از رویا ملاقات کردم و ما در مار پیچ های مضاع ف
به راه افتادیم و راه هرچه از تو دورتر می شد شفاف تر بود و راز راه را کاغذ های زرورق آفتابی می کرد  
٣
SUPERMAN's STEM CELLS
پاپلی کریستوفر ریو ١٩٥٢-٢٠٠٤
در آفتاب ایستاده بودی با سایه یی بلند در لگد مال اسبان بی قرار و کفش های دون کیشو ت در گل و لای مانده بود
و حالا پدر هم رفته بود و دیگر یاخته اصلی نمانده بود در سنه ی ٢٠١٣ کافران 
٤
پاپلی بی هوده و معمولی 
و می گفت و می گفت و می گفت تا که می گفت و می گفت و می گفت وقت خاموشی برق و آغاز تب
و می گفت هر چه سا ده تر باشد به عیش ازلی بیشتر می پاید در تنگنای راه چون دستمالی شده تر هم هست 
و حوا کتاب روش های پیشگیری می خواند 
و تماشاگران سا ده و معمولی پسند دهه ی هفتاد و هشتاد زیر رادیکال دست می زدند و هلهله داشتند 
+
پاپلی بارک اله میت 
بارک توی انتخابات ترتیب میت را داد بعد او را به ناهار دعوت کرد توی خانه ی سپید به ساندویچ بوقلمون 
و پس از ناهار هر کس پو ل خودش را داد و راه خودش را رفت
+/٢
شوخی نبود این همه سا ده گی که یک جا نثا ر قصه های حاجی فیروز شد
و حاجی فیروز بینوا که کت بسته  به میدان آمد در دقا یق قانونی ضربه فنی شد 

No comments:

Post a Comment