Monday, June 2, 2014

BAHARI'14:پیش از گذشتن از شب

پیش از گذشتن از شب
فانوسی می شوم
در دست های خسته ات
تا با چهره ات
یکی شوم
و خسته گی تو 
در حرکت مداوم فانوس
امشب
رقص تازه یی خواهد شد
در دوباره ی راه
تا بامداد به دیدارم بیا
با آواز خروسان خزر
فانوس را کنار راه می گذ ارم
فرامرز سلیمانی 
Before passing the night 
I became a lantern 
In your weary hands
To unite 
With your face 
And your weariness
in the constant move of lantern 
Becomes a new dance 
Tonight 
in the rerun of the road.
Come to see me to the morning
With the song of roosters of Khazar
I leave the lantern besides the road
Faramarz Soleimani

No comments:

Post a Comment