Wednesday, January 8, 2014

DEIMAHI:ناچار و دوچارم بر راه پا می کشم

ناچار و دوچارم بر راه پا می کشم 
ناچار و دوچر بر راه پا می کشی 
تا تنهایی ی بیشه های خاموش 
شبانه در روستایی گم می مانی 
در راهی گم 
و با خود می گویی آیا 
ناچار و دوچر 
از راه پا می کشم 
که تنهایی ی بیشه های خاموش 
شبانه ام را گم کند 
ناچار و دوچر 
در بامدادی بی رنگ 
راه را 
به پای خود می کشی و پا کشان می ایی 
و می مانی 
که ناچار و دوچر عشقی 
بی پروای تناقض رفتن 
و انکار ماندن 
ناچار و دوچر در پی نشانی و در سایه ی بندی تنهایی 

No comments:

Post a Comment