Tuesday, December 10, 2013

NIMALOGY:QOTES ON NIMA:FORUGH,GOLESTAN,...

نیما یوشیج و نیما شناسی 
ویژه نیما 
سیمرغ, لس آنجلس ,سال١٣٧٤ 
نیما شناسی یا کتاب نامه ی نیما را نخستین بار در بامداد شماره ی ١٩٩ , تهران یکشنبه شانزدهم دی ماه ١٣٥٨ ,صفحه ٦ به مناسبت بیستمین سال خاموشی شاعر منتشر کردم و اکنون در سد زاد روز نیما و در آستانه ی 
سال ١٢٧٤ که سال نیما ست با روز آمد نیما شناسی ,همراه با در آمدی بر نقد آ ثا ر شاعر پیش گام شعر
 همروزگا رمان برای چاپ به سیمرغ عزیز می سپارم + ویژه نیما ,افزوده های مجله موج ,پاییز و زمستان ١٣٩٢
فرامرز سلیمانی 
---
فروغ فرخزاد 
نیما برای من آغازی بود . می دانید نیما شاعری بود که من در شعرش برای اولین بار یک فضای فکری دیدم و یک جور کمال انسانی .مثل حافظ . من که خواننده بودم حس کردم که با یک آدم طرفم .نه یک مشت احساسات سطحی و حرف های مبتذل روزانه . عاملی که مسایل را حل و تفسیر می کرد .دید و حسی بر تر از حالات معمولی و نیاز های کوچک . سادگی او مرا شگفت زده می کرد . بخصوص وقتی که در پشت این ساده گی نه گهان با تمام پیچیده گی ها و پرسش های تاریک زندگی بر خورد می کرد .مثل ستاره که آدم را متوجه آسمان می کند . در سا ده گی او ساده گی خودم را کشف کردم . ولی بیشترین اثری که نیما در من گذاشت در جهت زبان و فرم های شعریش بود 
از یک گفت و گو 
---
---
ابراهیم گلستان
او تنها یک شاعر نبود یا در حقیقت تنها یک شاعر بود .اگر شعر آگاهی باشد .او آگاهی بود .شعر او حس او بود و حس او حس یک گوینده ی رویداد ها یا بیننده ی دیار ها نبود .او بیننده ی عشق و بیننده ی راز بود   پرسش هایش برای پاسخ یافتن نبود چرا که به گذارنده ی پرسش و آورنده ی پاسخ واصل بود .او روی تیغه ی بلندی که میان دیروز و فرداست می رفت .او را می دید .گفته های او دیده های اوست یا دیدن های اوست 

No comments:

Post a Comment