Friday, November 1, 2013

ISTANBUL,ISTANBULشعر خواندن در جمع ترک ها...

شعر خواندن در جمع ترک های استانبول و ازمیر و شهر های دیگر ترکیه ,کمی به ترکی ,کمی به فارسی و بیشتر به انگلیسی برای یک شاعر ایرانی فارسی زبان  مثل من کار تازه یی نبود اما یک چیز باعث شد که مثل همیشه غبطه بخورم که چطور این ها که سده ها کنار گوش ما و با ما زندگی کرده اند این طور روح و روان سالمی دارند و روابط میان خودشان و با ما که میهمان شان هستیم این گونه سالم و طبیعی است .پس چرا ما این گونه پراکنده ایم و گوشه های تنمان را مثل گوشه های میهن مفلوکمان داریم می جویم و تکه پاره می کنیم و در عین حال این سان با هم تعارف داریم و در دوران های ماضی در جا زده ایم و به دل ای دل های تکراری دل خوش داریم و با هر چیز نا آشناو  مدرن کهیر می زنیم  و همچنان در عهد شاه وز وزک و بوق بوقک زندگی می کنیم و شاعر بازگشتی هستیم و
 قصه نویس به دور از گشت هاو واگشت های امروزین ,و  اگر آمده ایم این طرف آب ها و مدعای مدارک نگرفته را داریم و عنوان های پر طمطراق دروغین را فریاد می زنیم کمی نمی خوانیم و اصلن نمی دانیم که نمی دانیم و اگر آدم بودیم کشورمان را به دست شاه و شیخ آدمخوار نمی دادیم .
و تازه این هم شد گزارش از شعر خوانی برای جمع بیگانه که بهتر بود اصلن گزارش نمی شد !
see more:istanbul,istanbul

2 comments:



  1. Mb Rahimparast: This is the answer to Ostaad's implied question of why there is such an unfathomable abyss of difference between the European Turks and us the wretched ill-fated Iranians despite so many things in common: Because they had Mustafa Kemal Ataturk, we didn't; and we had Khomeini, they didn't. We fell for the ruse of Mullahs and gave them the control of the country, but the Turks virtually rooted out the religious oligarchy, not even allowing mullahs to appear in streets in their religious garbs. They learned from their past, but we ignored it despite so many red flags from the history that entrusting the reigns of a sovereign country in the hands of people who regard themselves as self-appointed conduits for devine revelations will befall nothing but mayhem, ruins and visitation of divine! wrath upon those suckers who did so.

    ReplyDelete
  2. آه دکتر سلیمانی عزیزم..... به ما آموختند عدالت برتر از عشق... و توالی فاجعه شد..... دریغا که با عشق بیگانه ماندیم
    جمال بازدار
    Jamaal Baazdaar

    ReplyDelete