فرامرز سلیمانی :
سیندرلای اسلیمی
سیندرلای اسلیمی
بر پردههای مخطط
ارغوان و آسمانی
که کمی به تاریکی میزد
و آجرهای سیمانی در آفتاب مذاب میشد
سا یه میزد
سا یه
می زد ساری به خالهای خال خالی ش
در ساینای
عریان خالی میشد
همه یکی شده بود اگر به پای هم میافتاد بی دغدغه یی در تاریکی
from
sahneha.com
|
No comments:
Post a Comment