Sunday, April 19, 2015

FS POEMS:MY LOST POEMS

شعر های گمشده ام 
کاغذ هایی بر باد 
و بادبان کشتی های کاغذی 
به رنگ ابر 
گفت این دست 
و نمک های دریایی 
بر خرچنگ های برفی 
که از پله های چوبی می جهند 
تا بشقاب های روی میز 
و تو هنوز می گفتی 
گویا این دست 
و نخل ها 
و چراغ های دریایی 
در آغوش باد 
که راه را گم کرده بودند 
در چشمان شیطان 
و حوالی آواره گی 
وقتی تو نیستی 
این عقل 
در استان جنون پرسه می زند 
و تو هنوز سرک می کشی 
از کشتی های کاغذ ی 
و می گویی 
این دست 
اه پس شعر های گمشده ام 
و کاغذ های خالی خیال 
در باران نیسان 
بر باد 

No comments:

Post a Comment