Friday, February 20, 2015

NOSRATOLAH MASOUDI:NOTE ON FARAMARZ SOLEIMANI


Nosratolah Masoudi
توسع در کلام و چیستی آن همیشه مرا یاد این شعر حافط می اندازد: " بیا و حال اهل درد بشنو/ به لفظ اندک و معنای بسیار." در بند دوم و سوم دقت کنید :" امروز / روز دیگری بودم" لفظ اندک، اما معناهایی که می توانند به ذهن متبادر شوند بسیار. شاعر برای خلق این فراخنا، تنها در محور جانشینی، شناسه ی " میم" را به "بود" اضافه می کند.و همین اتفاقی میشود در ساخت تازه ی نحو و رفتار تازه با زبان که برخاسته از نیاز روحی شاعر است. به جای آن که چون سطر نخست بنویسد " امروز روز دیگری بود" با افزودن ضمیر " م" می نویسد روز دیگری بودم. حداقل معناها در این سطر: به نبود ِ روشنی و شادی ها در دیروزهایش اعتراف می کند. دو دیگر، دیروزهایش هم خوب بود است اما امروزش روزی ست مطلوب است و به یاد ماندنی. و سه، اصلن نکند شاعر برای شبزده یی دیگر به هیات روز نمایانده شده و او غرق سرخوشی شده است. چهار: امروز دیگرگونه حالی دارم از سنخ احسن الاحوال. شاعر با کلمات بازی نمی کند، جان شاعر و بافت لطیف و هنری کلمات سر بر سینه هم می گذارتد تا به کشف ناگفته های در خود ِ خویشتن برسند....../ قصدم رمزگشایی و تحلیل شعر نبود و گرنه به همه ی این اثر می پرداختم. می خواستم سلامی کرده باشم به شاعر


امروز روز دیگری بود
امروز روز
دیگری بودم
امروز برایت موسیقی کوچک شبانه شدم
و طول راه را 
با سیم های سیمین گذشتم
تا دور
نمی دانم این ها واژه های شعر م بود
یا دسته گلی که باغبان به آب لحظه سپرد
مایا ها بر پیرامید ها می خواندند
در باغ سبز و خانه یی تنها
حادثه را ندانستم از کجا آغاز شد در پایان
این ها چرا در خبر های بامدادی نبود
خیمه ی خراب شب را برچیدم
به خواب علف سر زدم
امروز روز دیگری شدم
فرامرز سلیمانی

No comments:

Post a Comment