Sunday, January 18, 2015

NIMALOGY : REED FLOWER


گل نى را گفته اند كه دير اتفاق مى افتد و وقت گل ني دير ياب است . شايد هم دير پايي و مقاومتً إن هم مورد نظر باشد كه شرطه ها از آن كه همان خيزران باشد براى اعمال قدرت و ضرب و شتم و ايجاد وحشت هم استفاده مى كنند . نيما هم ني و هم خيزران را در شعرش آو رده است
ققنوس مرغ خوش خوان آوازه جهان
آواره مانده از وزش بادهاى سرد
بر شاخ خيز ران
بنشسته ست فرد
بر گرد او به هر سر شاخى پرندگان
ققنوس، ص ٢٢٢ كليات نيما، ١٣٧٠
خيزران را نيما به دليل همان سختى و مقاومتً آو رده و شايد مراد او خيز و خيزش هم بوده است اما اين خيزران در مازندران نبايد زياد رايج باشد اما نى كه با آن كلبه ساخته مي شود و به ويژه در كنار دريا و رود همانست كه نيما هم آن را به دنده انسان تشبيه كرده و همين طور در تركيب نى آجين جا:
در نى آجين جاى خود بر ساحل متروك مى سوزد أجاق او
اوست مانده او خسته
نيما: پاس ها از شب گذشته ، ص ٥١٦ كليات ١٣٧٠ تدوين طاهباز
اين نوع نى كه ترد و شكننده است همانست كه هر سال گلهاى دسته يى بور مى دهد كه شبيه گيسوى يار است و افشان در باد و منظور شاعر ما هم لابد هست. به بهانه ى كليد واژه هاى نيمايى نوشته شد. + تصوير

No comments:

Post a Comment