Sunday, June 8, 2014

FS:PROSE POEM:SARV BISHEH

فرامرز سلیمانی:شعر نوشتا : سر و بیشه 
سرو بیشه را آب گرفته بود و من روی علف ها دراز کشیده بودم و تو آمدی در حریر سرخ و من تو را به آب ها دعوت کردم  سرو بیشه سا لها زیر آب رفته بود و ما حالا در دریاچه می راندیم در قایقی بلورین و مرد را می دیدیم که روی علف ها دراز کشیده بود و زن که در حریر سرخ به سوی او می آمد و آغوش گشوده ی عشق بود در آفتاب و آب  
شوری در دریچه ی دریا سرو بیشه را می گشود به روی ما 

No comments:

Post a Comment