Thursday, December 19, 2013

FZ POEM/YALDA خاتون چله ها




فرامرز سلیمانی و زهره خالقی : خاتون چله ها
پنجره را گفتی بگشاییم 
تا بیرون برف می بارد را بنویسیم 
پیش از آن که خاتون چله ها 
چشم انداز را برباید 
متن ساده و سپیدی پیش روست 
که قصد سایه انداختن دارد 
بر بوم یلدایی 
انار را باید اول گفت 
پیش از آن که کسی دانه را برباید 
و لب ها 
و لپ هایش در پنهانی 
رنگین شود 
متن ساده و سپیدی پیش اوست 
شعر ی باید از درخت چید 
آنگاه فرصتی ست تا گشودن حافظ 
و تورقی در پله های پاییز 
که قصد زمستانی دارد 
بر پیشانی ی باغ 
پس سرو را چراغان می کنیم 
و شعر ی بر شاخه هاش می نشانم 
پس از گشودن پنجره 
به چشم اندازمان 
و عاشق کسی ست که تمام شب را در برف و باغ قدم می زند 
که بر گونه هاش می چکد 
و نمی خواهد کسی بنفشه ها را پایمال کند 
پنجره را عشق می پاید 
پنجره را گفتی که بید گشود 
پیش از چیدن لیمو های باغ 

No comments:

Post a Comment