Monday, October 28, 2013

نامه به دوست، دکتر بهمن مشفقی LETTER TO FRIEND



Soheila & Dr Bhman Moshfeghi 
نامه به دوست، دکتر بهمن مشفقی ، یا همان مشفق سالهای دانشکده ، که همیشه مظهر رفاقت و مظهر لاهیجان بوده است . در همان سالهای دور یکبار مشفق با یک بغل کتاب می آمد دانشکده . کسی به اورسید و پرسید:ببخشید شما مثل این که خیلی اهل کتاب هستید؟ مشفق گفت: نخیر بنده اهل لاهیجان هستم. .درضمن منتظر خواندن آن کارت پستال به علیرضا
پنجه ای عزیز هم می مانیم.سپاس دوباره مشفق مهربانم و این بار همزبان با نیمای یوش که جشن یکصدوشانزدهمین زادروز او را در ۲۱ آبان برپا می داریم
تقدیم به دکتر فرامرز سلیمانی به مناسبت هقتاد وسومین سالگرد تولدش !

پنجاه و سه نفر در پنجاه و سه سال پیش !

دکتر فرامرز عزیز! در میان آرشیو اوراقم، یک کارت پستال دیدم که تو آنرا در سیزدهم مرداد ماه 1339 شمسی یعنی 53 سال پیش برای من از تبریز به آدرس : لاهیجان- تکیه بر- دوستم آقای بهمن مشفق. فرستادید.!
یک ریال تمبرمنقش به عکس رضا شاه روی کارت دیده می شود. درصفحه دیگر این کلمات از سوی شما نوشته شده است :

مشفق مهربانم ! پنجشنبه 13/05/39

پس از عرض سلام امید وارم که حالت خوب باشد. قرار بود اگرخبرتازه ای داشتم، نامه ای برایت بنویسم، چه خبری مهم تر ازدو کلمه درد دلِ ِ دوستانه می تواند باشد.؟
دردانشکده خبری نبود، فقط آن اسامی لعنتی که مورد نظر من وتو وحسام بوده وهست اعلام کرده اند. تعداد شان هم پنجاه وسه نفراست.! از قرار کارزیادی با آنها ندارند ودر شهریورزیاد با آنها سرو کله نمی زنند. به هر حال برای ما که قبول شده ایم، چندان دلواپسی وجود ندارد.!!
مشفق جان! من این نامه را از تبریز می نویسم. بعد از ظهر وارد شده ایم وداریم خاطرات پارسال را تجدید می کنیم. پس از چندی به تهران باز می گردم.امید وارم به زودی به دیدارت نایل شوم. سلامتی وموفقیتت را می خواهم. فرامرز.

No comments:

Post a Comment