Sunday, October 27, 2013

AFRAI:گفتم مقدمه یی باشم بر راه

فرامرز سلیمانی 
گفتم مقدمه یی باشم بر راه 
:
گفتم مقدمه یی باشم بر راه 
پیش از آن که دهان به اعتراف بگشایم 
از سنگ ها گفتم 
و آب و آفتاب 
و حجم سنگابه یی 
که در آفتاب جاری شد 
آنگاه تو آمدی و 
پنجره گشوده شد 
و مرغان عشق 
در گیسوان عاشق تو 
آشیانه کردند 
تا تو آمدی 
عشق آمد 
و با ما آوازی تازه شد 

1 comment:



  1. Abolhasan Jafari مخاطب هم لایه های خودش را اضافه می کند و از تورق این دیوان قطور حظی وافر نصیبش می شود . نوظهور است به خدا .

    ReplyDelete