Thursday, August 22, 2013

WCP:OCTAVIO PAZ:STREET

خیابانی ساکت و دراز
در تاریکی گام برمی دارم, می لغزم و به زمین در می غلتم
و بر می خیزم و کورمال کورمال قدم برمی دارم
پاهایم را روی سنگ های خاموش و برگ های خشک می گذارم
کسی از پشت سرم نیز روی سنگ ها و برگ ها گام برمی دارد
اگر آهسته گام بردارم او نیز قدم آهسته میکند
اگر به دویدن بپردازم, او نیز می دود
روی باز می گردانم: هیچ کس
همه چیز تاریک است و مسدود
میان این پیچ هایی که پیوسته به خیابان
منتهی می شود, می چرخم و می پیچم
در خیابانی که نه کسی انتظارم را می کشد,
نه کسی دنبالم میکند
آن جا که من عابری را دنبال می کنم او به زمین می خورد,
برمی خیزد و چون مرا می بیند می گوید: هیچ کس!"

خیابان 
اکتاویو پاز

آزادی

No comments:

Post a Comment