Tuesday, August 27, 2013

BORGES Y YO-5/BORGES&I-5...بورخس و من-۵

FARAMARZ SOLEIMANI فرامرز سلیمانی
Borges y yo/Borges &I...بورخس و من -
  بورخس داشت در بوئنوس آیرس با چاقوکش ها مسابقه می داد و تن های بی سر دور میدان می دویدند و
 احمد میر علایی گوشه ی میدان پای دیواری تنها نشسته بود و یک بطری نصفه نیمه ی عرق کشمش دو آتشه ی قزوینکا کنارش بود و شایع بود که او را ضمن بازپرسی زیر شکنجه کشته اند و تن عزیز او را زخمی و خون آلود در خیابان های جلفا
رها کرده اند و رفته اند
رفتم جلو و طی مراسم با شکوهی ادای احترام کردم و گفتم
سنیور بورخس شما این همه حکمت غبطه انگیز جاری و ساری را در شعر و قصه هاتان از کجا آورده اید ؟
بی دریغ گفت ؛ از شرق و اشراق شما
گفتم پس ما چرا این چنین از آن محرومیم و از شما هم چرا میرا ثی به ما چیزی نرسیده است ؟
گفت نرسیده است ؟چرا نرسیده است؟ بروید آثار معاصران کهن گرایتان را بخوانید و دو باره بخوانید و
رالیزم جادویی و باران قورباغه ها و پری های دریایی و
کوه کلیدر را دریابید تا نه تنها از نرودا و لورکا بل از بیهقی و شیخ اشراق و شازده احتجاب در آن بسیار می یابید و تازه شاعران  و نویسندگانی را با لهجه ی آلمانی و یونانی و اسکندری و آقا محمدخانی اختراع کرده اید که نه تنها در هیچ کتابخانه یی بل در قوطی هیچ عطاری نیست
گفتم استاد حالا شما کوتاه بیایید و پشت سر آدم مرده و زنده حرف نزنید و من به جای قوطی عطار شما را به یک
با ر مخفی ی فیسبوکی دیژیتال در کافه های اینترنتی شمال شهری دعوت می کنم تا کمی آرام بگیرید
گفت برویم کمی هم دیر شده است
و بورخس همان گوشه و کنار ها کنار دست چاقو کش ها ی بوئنوس آیرسی
و طبق کش ها و چاله میدانی ها و شر خر های انقلابی
 شاهد مغازله ی ما بود
در برخورد از نوع نزدیک
از دفتر
پاپلی و رویگردانی,جلد ٤

No comments:

Post a Comment