Thursday, July 25, 2013

پاپلی محمود استاد محمد:خالی

Mahmoud Ostad Mohammad
محمود استاد محمد 
١٣٢٩تهران  تا ٣ مرداد١٣٩٢  تهران  
به تسلای آهو
آهوی کوهی چگونه در دشت دوذا
او ندارد یار بی یار چگونه بو ذ ا
خالی  همان سکوت است وقت نقالی
در شهر قصه
 خالی
خرافه یی ست
خالی تمام چیزهاست در خلال
و خلال
خالی نیست
خرافه نیست
عریان است
انسان که دست می زند به خالی
حالی دیگر نمی ماند
حالیته ؟!
مگر خرافه و خالی و عریانی
و شاعر که می آید شعری برای شب بخواند
یک دم سکوت می کند
تا دمی در تاریکی
دمی تاریکی بگیرد
خالی که واژه را می لیسد و می بلعد
و واژه
تندیس شاعر می شود
وقت سکوت و
نقالی
خالی
هیچی به قدر هجاست
هجای خالی
که قول و نقالی را اندازه می زند
و در سکوت عریان می ماند
٣ مرداد ١٣٩٢
محموداستاد محمد از نمایش شهرقصه به شهرت رسید. او هنرپیشه ی تیاتر و نمایشنه نویس بود چنسالی با همسرهنرمندش آهوخردمند،هنرپیشه و نویسنده ی قصه ی کودکان
 بهمونترآل کانادا مهاجرت کرد و در سال ۱۳۷۷ به ایران بازگشت.محمود استاد محمد در ۶۳ سالگی به بیماری سرطان رفت

No comments:

Post a Comment