Tuesday, March 12, 2013

POSTCARDS FROM AUSTIN:

با فروردین چشمانت 
به سالی دیگر چشم می گشایم 
در اقلیمی دیگر 
آنگاه با نگاه دره و پل 
از سبزه و سنبل 
پر می شوم 
در دور دست خروسان می خوانند 
دریا چه یی که به پهلو غلتیده است 
صدف به آسمان می گشاید 
آفتاب روی ایوان 
دم جنبانکی که عصر را
 در سایه های بلندش می تکاند 
و عصر خلاصه می شود 
در آواز قمری 
که تاریکی ی شب را می خواند 
به فروردین چشمانت می کوچم 
3.11
AUSTIN,TX
In a homey place of Robin's Nest

No comments:

Post a Comment