Wednesday, February 20, 2013

دریاقطره بودESPANDI

دریا قطره بود 
دریای قطره بودن 
تا قطره دریا شد 
موج رها 
رهای موج 
تا موج دریا شد 
دریای قطره 
قطره موج 
و موج 
دریا بود 
دریای قطره بود 

1 comment:



  1. Jalil Gheisari سپاس استاد تحول عجیبی در شعر های شما رخ نموده جوانانه و پر انرژی عمل می کنید

    Reza Niksefat در ابتدا کلمه بود و کامه نزد خدا بود و کلمه خدا بود. همان در ابتدا نزد خدا بود.
    همه چیز به واسطه ی او آفریده شد و به غیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت. در او حیات بود و حیات نور انسان بود. و نور در تاریکی می درخشید و تاریکی آن را در نیافت.(انجیل یو حنا، آیات 1 الی 5 ) شعر فوق با وجود کاربرد اندک واژگانی و تکرار برخی از آن ها چون دریا ، موج ، و قطره ، که خود ضرب آهنگ ویژه ای را در شعر خلق کرده است. مرا با خود به فضای این آیات انجیل یوحنا برد. به اسطوره ی آفرینش از لونی دیگر و به وحدت وجود ، آن هم نه بدان گونه ی حلاجی یا بایزیدی اش. بل به گونه ی فرامرز سلیمانی اش که تورا در دریای بیکران هستی که با تمام وجودت لمس می کنی و در فضای مملو از اکسیژنش نفس می کشی غرق می کند. تورا می برد در آبی بیکران دریا که از قطره های بی شمار شکل کرفته است و آفرینش خود را مدیون آن قطره هاست. و امواج سرکشی که خود مخلوق همکاری این دریا و آخشیج دیگری به نام باد «هوا» است. و این موج سرکش است که خود دریا را تازه نگه می دارد که نیالاید و از رگودش گند نگیرد

    ReplyDelete