چند صدایی بودن و چند رنگه بودن و چند رسانه یی بودن آن هم بر انگیزاننده است تا جایی که واژه ها را جا به جا در سایه روشن های خط نقاشی می بینی .نه تنها به عنوان اجزای سازنده ی تصویر و در متن ،بل در حاشیه ها هم. ورقم بزن متنی شده که در پیش متن گره خورده است .سنتی که در پست مدرن دارد خودش را اغوا می کند .باید کمی بیشترهم ورقش زد پیش از آن که شتاب گرانه کنارش گذا شت یا با کارهای گذشته گان و امروز مقایسه اش کرد .همایون اژدری خودش است .او خود هم می خواهد به سوی ما بر گردد و گفت و گو را از سر گیرد
ورقم بزن - همایون اژدری
ورق ام بزن
دروغ به دروغ
ورق ام بزن
درد به درد
ورق ام بزن
اشک به اشک
ورق ام بزن
و.......
ورق ام بزن
لمس به لمس
ورق ام بزن
پوست به پوست
ورق ام بزن
و.........
ورق ام بزن
تکین زنی که تویی!
مَردِ من!
ورق ام بزن
دیگر
جهان ما آماده ی انفجار است!
ماشه !را بچکان
ورق ام بزن
با درود فراوان
ReplyDeleteزمانی که حساب فیسبوکی داشتم افتخار دوستی تان با من بود. و هر از گاهی از شعرها و کامنتهایتان بر آثار دیگران استفاده می کردم . پس از چندی از طریق گوگل پلاس شما را پیدا کردم. و از این همه لطف تان درباره ی این شعرم که با آن خوشنقش نویسی به گفته ی خودتان کامل تر می نمود مواجه شدم. دیدم که کسی کامنتی نگذاشته است. گفتم ما کجا و توجه اهل قلم! کجا . آنان بیشتر به نام آوران عرصه ی ادبیات مشغولند! شاید هم کسر شان شان میشود ! باری شما استاد بزرگ حساب تان دیگر است. منت گذاشتید. امیدوارم که حالتان خوب و همچنان قلم تان گرم آفرینش باشد.
همایون