Saturday, March 31, 2012

FROM SPRING THROAT-9


به تالار مه پای می گشایی 
بی پاگشای شقایق و عقیق
شراب پیش پای تو می ریزد عشق

در عطر گوارای غرو ب   
در ها که می گشاید 
به تالار مه پای می گشایی 
سا ده و
عمیق 

FROM SPRING THROAT - 8


به دشت می نشیند 
کنار تا ری بی تا ر 
دشتی    به شور گلوش 
بر پا می شود 
به دشت می موید 
خارا 
به کرنشی  می شکند 
پیش پای خسته اش 

FROM SPRING THROAT-7


می با لد 
رسانه ی فریادی 
به سر انگشتانش 
درد از چه روی می چمد به سر گردانی 
آوای گل بر می اید 
دردی از سر زایش 
به حنجره ی زخمی ی بهار 

UNBOUND IN COLOR

شعرنقاشی ی زهره و فرامرز 

رها که می شود از پوششی که رهایی ش  می رهد 
به رهایی می اید 
برهنه وا ر 
رها ی رنگ می شود 
تا که رنگ رها می شود 
رهی ی عشق است این و
طرح عاشقی
When she is unbound of cover to dis-cover
She comes to freedom
Like naked
She is unbound of color
For color to be unbound
A wayfarer of love
And depicting lovers
3.31.2012
Z Gallerie 4

LADY BUTTERFLY

IMG:MOJ

خیره به گیسوی شب مانده بود 
که پرپر می زد 
بر دارفیروزه یی ش 
و عاشق با او پر پری شده بود 
دست کشیده بود به تسلی 
از تپش ها و تب 
خیره بر گیسوی شب 
مانده بود 
تا آغوش بامد اد را
گشوده دارد آرام
آرام  

Friday, March 30, 2012

APRIL,A POETRY READING I LOVE

A
POETRY
READING
I
LOVE

VAN GOGH


Nakedly cover
Is like masquerading
The wind with body
Of wayfarer
The ear is there
When you don't see it
And still someone
Singing for
White bandage.
Roses O roses
bring back the birds
For nakedly cover 
Of the garden




NATURE ZOO

شعرنقاشی زهره و فرامرز 

باورم نیست ز بد عهدی ی ایا م هنوز " 
نرگسان و سنبل وحشی 
وقتی که در می گشا یم
شقایق و بنفشه ی وحشی 
تو را به باغ وحش طبیعت می برم 
تا دمی دور از شهر وحشی 
بیاساییم 
وقتی برای عاشقی بگذار
ای یار 
"قصه ی غصه که در دولت یار آخر شد "

Thursday, March 29, 2012

ALI BABA OF NAPA


پریدن از بطری نقره یی تکی لا
حسی  مثل خزیدن 
در دره مه آلود می  
همه برای پیچیدن است 
به آغوش با د 
در لحظه های مستی 
مثل علی بابا ی 
دره ناپا 
یا البا 
درون بطری نقره یی 
تکیلا 
Jumping out of a silver bottle
of Tequila 
Feeling like crawling through 
A misty wine valley
It is all for vining
To embrace  the wind
In drunken moments 
Like Ali Baba
Of Napa Valley
or Alba
In a silver bottle
Of Tequila.

A GIFT OF DR IDA AND DR SIAMAK MOGARI


ADRIENNE RICH 1929-2012

ADRIENNE RICH
Poet,Writer,Essayist
"I write as woman lesbian and feminist"
b 16 May1929 Baltimore,Maryland
27 March 2012,Santa Cruz,alifornia

 Adrienne Rich once said:
Things could be said in poetry that could be said in no other way
from:DIVING INTO THE WRECK 
Adrienne Rich,who dreamed of a common language , published more than twenty books of poetry and also books of essays.She was a mermaid rebelling against mermen ,and silent women as well.




ARS POETICA-10: ONCE UPON A WORD


poem painting Zohreh Khaleghi

Being together
Being by our names
Being in sphere of bold seasons
Papers turn green
On a Persian rug
As you write-
Flowering spring
Where we cross
And still stay with us.
Once upon a word
Bones burned
But did not dust
In the wind
Under the earth
Earth became fire
And wave
In flames.
That is what poetry is.


VAN GOGH'S EAR-3


سفر به آغاز افسنطین 
و کشتزار کلاغ / همان باغ غرا ب 
گلوله سنبله شد بر سرش 
سرود خالی ی دشتی 
و نامه یی که هرگز نرسید 
به دست بینوایان و کشتگران 
دستی فرو افتاد 
بر دیوار پلکی 
سنگین 
و گوش ون گو 
در ساحت آفتاب گردان 
و چالش جنون 
سایه ی سا ده ی ابرو 
بر نگاه 
چرا مرا تنها نمی گذارید 
ای مردم؟

VAN GOGH'S EAR-2


خیره بر هیچ کجا 
و پنجره ی گشوده یا متروک 
پشت کشتزار 
سایه ی ساده ی شب بود این با ر 
بر آبروی نگاه 
و خاموش پای گوشی خونین 
و گوش 
بر ساحت آفتاب گردان 
در تابش اینه 
و پیچ و تاب عصب 
خرا ش خاموش روح 
پاره ی سیاهی ی  پر 
و باغ غرا ب 

VAN GOGH'S EAR-1


گوش ون گو -۱ 
در تابش اینه 
پیچ و تاب و عصب
و سایه ی برهنه ی تیغی
بر دیوار 
گوش را برای شنیدن 
به ساحت آفتاب گردان می برد 
و چالش جنون 
سایه ی سا ده ی ابرو بود 
بر نگاه .
چرا مرا تنها نمی گذارید؟
و کوبش مشت 
بر پنجره ی خاموش 
چشم را سایبان دیدار کرده بود 
و گوش را 
به ساحت آفتاب گردان می برد 

GYPSY WITH TRUMPET


هنوز نمی دانم یک دشت خالی بهتر است 
یا یک کو لی ی شیپور زن 
که آتش به جان شب می اندازد و 
آسمان را
بالا پوشش می کند 
شیپور زدن را هم که نمی داند این کو لی
پس شیپور را بگذار و
بازی کن  

A*SH*N*A:VERYA MAZHAR,V.M.AYRUوریا مظهر،و.م.آیرو

 VERYA MAZHAR,V.M.AYRU
b 1354/1975,Kordestan,Iran
d 1390/2011, Finland
شعر پست مدرن و جوان  وریا مظهر دیری نپایید و در آشوب اندوهگین  نگاه هایی افسرده و پریشان  در زندگی ی
کو تاهش  پنهان شد



یک تلویزیونِ بزرگِ پر از فرفره

وریا مظهر
=========
من فکر می‌کنم آدم‌های بد وقتی می‌میرند
مثل اين است که خواب بروند
بی آن که خوابی ببينند
و آدم‌های خوب وقتی می‌میرند
به‌جای رفتن به بهشت
به‌جای بهتری می‌روند
شبيه به یک تلویزیون بزرگ
که شبانه‌روز در آن فرفره‌هایی رنگی می‌چرخند
بی‌آن‌که بایستند
آن‌ها دورش جمع می‌شوند
و برای همیشه به آن فرفره‌ها نگاه می‌کنند
بی‌آن‌که حتی خسته شوند
زندگی من اگر می‌توانست
مثل آن تلویزیون باشد
من قول می‌دادم که هرگز نميرم
حتی برای تو
عشق من

PAPELI VERYA


و 
ریای مرگ 
مانده بود و پیشانی ش 
و
ریای مرگ 
که مانده بود بر پیشانی ش 
در دست هاش 
بی حرکت 
مانده بود
و
ریای مرگ را گفتم 
که من بی حرکت مانده بود  

PAPELI SIMIN DANESHVAR 1300-1390


سیاوش به آتش کشید 
با یاد سیاوش 
که یاد آتش را به آتش کشید 
مثل وصا ل 
...و سهروردی گفت:
چون عشق به ما استعداد وصا ل می دهد باید به او تسلیم شویم 

I FLUTTER WITH EARTH


با زمین می تپم 
و زمین با من باز می تپد 
قصد عاشقی دارد سال وقت تپش های خاک 

در حدود یک و ۱۱ دقیقه صبح سه شنبه وقت سال تحویل ۱۳۹۱ نوشته شد 

Wednesday, March 28, 2012

IN THE GAZE OF AN EYEBROW به نگاه ابرویی

برای نقاشی ی زهره خالقی 

به نگاه آبرویی 
مورب می زند 
با چشم 
چه سفر ها دارد 
و تازه این اندکی از آبروی عاشق است 
به نیم نگاهی پنهانی 

NIGHTLY شبانه


راه را بر گیسوان م بیاویز
تا در با د
قاصدک رقصان بهاری باشم
بر سر راه تو
شبا نه
راه را
بر گیسو ان م
فانوس وا ر
بیاویز
ای یار!
ای همراه 

PASSING WITH YOUR ANKLETS


با خلخال هات که می گذری 
هفت بند تازه بر راه می نهی 
که مه را می گسترد
پیش پام  
گوش می سپارم 
به گوشواره یی رقصان 
که حلقه بر گوشم می نهد 
تا هفت بند راه 
و تو 
با خلخال هات
خرامان 
 می گذری  

ORCHID IN CRYSTAL VASE

faramarz soleimani,circa 1973
img and collage:moj

ثعلب در تنگ بلور 
چند تیله ی مرمری توی تنگ آب 
سا لا د موج دریا   
یک صندلی ی خالی
آن سوی میز 
نا ها ر در رستوران سیامی 

Tuesday, March 27, 2012

ARS POETICA-9


همیشه درخت داغ 
همیشه باغ داغ 
همیشه صف درختی که می سوزد 
در داغ باغ 
و آوازی عاشقانه می خواند 
همیشه راه 
که گم می شود  در خاکستر 
تا تو را 
به راه 
باز آورد 
همیشه هرم هاله
در حول و حوش باغ 
که پرچین هول می شود 
اما کسی
 آوازی  عاشقانه 
می خواند 
در کوچه باغ
اما کسی آواز ی عاشقانه می خواند 

Monday, March 26, 2012

ARS POETICA-8: KHAYYAMI


من مرده ی ان دمم که ساقی گوید 
اسرار ازل بر افتاد
وقتی که پرده بر افتاد 
افسوسی پر ولوله شد 
در جمعیت افسوسیان  
پس رهرو 
راه را به اسرار طی کرد 
و در دل گفت 
می ایم پس با تو می گویم 
یک جام دگر بگیر و من نتوانم 

ARS POETICA-7: ADAM AND EVE

Botero:Adam and Eve
Washington ,D.C. .Natioonal Mall,1996
img:moj
قصد قضاوت جنگل دا شت 
خیره در زمین خدا ش 
با گرده یی نان گندم 
عریانی ی پوشیده بود 
و گرده یی نان گندم
گندم کامل
بر عریانی ی حوا گذا شت 
جنگل قصد قضاوت دا شت
حالی
در زمین خالی ی خداش  

ARS POETICA-5

pablo picasso:nude

در آغاز واژه بود 
و واژه شعر بود 
وشعر
عریانی ی جهان را می نوشت 
آنگاه 
جهان 
عریان به خیابان آمد 
و واژه شد 
به رویای شاعر 

ARS POETICA-4

تازه آمد از خواب های نقره یی 
خان و ما ن نسترنی دا شت در باغ 
در گشود و
درون شد و 
نشست 
شکل خواب های نقره یی بود 
پا ی پرچین 
دریای باغ را گسترد 
وقت کوکب پر پر شد 
در بستری ابی 
گویی با زمانه از عشق می گذشت 
گویی عشق 
با زمانه 
از او می گذشت 

Sunday, March 25, 2012

ARS POETICA-3


I POEM SO I AM
I present you your presence
to take note of my presence.
To be your Shahrzad*
I am born of your story
I am your narrative
I am.
My magic my word
my word my myth.
So if I blow my wings
over your head
I mean to wing you
in my vast sky
to poem
like a winged gazelle
then you are present in your presence
then I am present in my poem
as I poem so I am
-----
*SHAHRZAD  شهرزاد  is the correct transliteration to be used instead of the long miss -spelled scheherzad

LOVERS KINGDOM


در خواب های خوب 
رویای عاشق را می بینم 
که در خواب های خوب 
رویای عاشق را می بیند 
و رویا سلطنت عاشقان است 
در خواب های خوب 

HAFEZANEH

خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت 

پا به تالار می گذارم
رنگی می شوم از عشق 
خواجه مرا می نگرد 
رنگی می شود تمام 
در تالار عشق 
حافظ ار نیز بداند که چنینم 
چه شود 

Saturday, March 24, 2012

ARS POETICA-2

AND THEN THERE WERE WORDS...

Poetry is 
the perfume of 
a picturesque presence.
Life is a sensational painting
on canvas
passing so fast
sometimes with no loose effect.
Poetry relieves nostalgia in movies with
music banging
on drums
to lead you through.
Poetry is dance of words
jumping in feast.
Poetry provokes arts
in life
with arts and life
a foot print of visionary images.
Poetry is the picture of perfume
when you are wearing
to walk in the wood
or in a silent alley
and then there were words.
If you are surrounded
by nature and silence
you are not in solitude.
POETRY IS SOLITUDE.
Zohreh Khaleghi

POETRY IS GOOD FOR YOUR HEALTH

POETRY IS GOOD FOR YOUR HEALTH


APRIL IS NATIONAL POETRY MONTH
APRILO  POEZIO MONATO(Esperanto)
آوریل ،ماه شعر...و در آغاز واژه بود و واژه شعر بود 

NOSTALGIC NASTALIQART-2

FOR FUTURE USE

CHERRY BLOSSOMS ARE DANCING

poempainting of zohreh &faramarz

Birds and things
Whitening and pinkish
Cherry blossoms are dancing

I ZEN WITH CHERRY BOSSOMS

poempainting by faramarz and zohreh

Every spring
Rain or shine
I zen with cherry blossoms
In Tidal Basin
Cherry blossoms 
Zen with me 
Every spring

Friday, March 23, 2012

ROYAGARDANI:ARS POETICA-1

POETRY ARRIVES FROM SOLITUDE
POETRY ARRIVES IN SOLITUDE
POETRY ON THE MAP
of solitude
شعر از انزوا می آید
شعر به انزوا می آید
شعر
بر نقشه ی انزوا

APRIL IS POETRY MNTH
آوریل ، ماه شعر 

CHERRY BLOSSOM FESTIVAL IS OUR MARCH MADNESS-2

POEMPAINTING BY FARAMARZ SOLEIMANI AND ZOHREH KHALEGHI
تا شهر ما بیا
 در بهار عاشقی
گیلاس بنان شب 
با تو ستاره می شوند 
رهایشان نمی کند اما پگاه 
در وقت های آفتابی 
با ما 
تا شهر ما بیا 
در بهار عاشقی 
جشن شکوفه های گیلاس دیوانگی بهاری ماست  

CHERRY BLOSSOM FESTIVAL IS OUR MARCH MADNESS

جشن شکوفه های گیلاس دیوانگی بهاری ماست

CHERRY BLOSSOM FESTIVAL is our MARCH MADNESS