Saturday, September 29, 2012

-جشن مهرگان- شعرها MEHREGAN - 2


مهرگان ،نوروزمان را یاد با د 
یاد یاران ، یاد ایران شا د باد 
دکتر فرامرز سلیمانی
.
بگشاییم کفتران را بال
بفروزیم شعله بر سر کوه
بسراییم شادمانه سرود
وین چنین با هزارگونه شکوه
مهرگان را به پیشباز رویم
هوشنگ ابتهاج ، سایه
.
رودکی می گوید :
ملکا جشن مهرگان آمد
جشن شاهان و خسروان آمد
جز به جای ملهم و خر گاه
بدل باغ و بوستان آمد
مورد بر جای سوسن آمد باز
می بر جای ارغوان آمد
تو جوانمردو دولت تو جوان
می بر بخت تو جوان آمد
.
مسعود سعد سلمان می گوید :
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزای ای نگار ناز چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی به  به روز مهر و جشن مهرگان
.
...و فردوسی می گوید :
فریدون چو شد بر جهان  کامکار
ندانست جز خویشتن شهریار
به  رسم کیان تاج و تخت مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مهر ماه
به سر بر نهاد از کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوری ها بپرداختند
به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام
گرفتند هر یک ز یاقوت جام
می ر وشن و چهره شاه نو
جهان نو ز دا د از سر ماه نو
بفرمودتا  آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست
تن آسانی و خوردن آیین اوست
اگر یادگارست ازو ماه و مهر
بکو ش و به رنج ایچ منما ی چهر


No comments:

Post a Comment